در ادامه کارهای فرهنگی کانون توسعه پایدار شهروندان جوشقان زمینه دیدار با یکی از عزیزان جوشقانی فراهم گردید
دیدار با آقای حاج محمدحسین قلیچ خانی و خانواده محترمشان ،
عزیزمان آقای حاج محمد حسین قلیچ خانی
فرزند مرحوم مشهدی شیبت الحمد
داماد مرحوم حاج محمد قلیچ خانی
مرحوم مشهدی شیبت الحمد قلیچ خانی
حاج محمد حسین قلیچ خانی عزیزی که در طول زندگی با به کار بستن آیین دین و اخلاق مانند دیگر عزیزان جوشقانی زندگی پر برکت و سلامتی دارا می باشند.
در طول خدمت سرفراز خود در قبل از انقلاب همیشه دارای محاسن بودند
خانواده ۶۵ نفره ایشان دارای صفات عالی در یک کلام یک خانواده مسلمان به محوریت پدر و مادرمی باشند ، در این خانواده بزرگ کلیه آداب . اخلاق ، پوشش و رفتار اسلامی و انسانی مراعات می شود . در این جمع یک نفر سیگاری پیدا نمی شود .
ایجاد هیئت خانوادگی محبان حضرت زهرا(س) به محوریت پدر و مادر که هر ماه مراسم برگزار می نمایند.
برخورد گرم و صمیمی خانواده و فرزندان آن عزیز در خور سپاس می باشد.
با آرزوی سلامتی برای ایشان و دیگر بزرگان جوشقانی
در این دیدار صمیمانه عزیزان دکتر مسعود ملک لو ، علی قلیچ خانی ، حاج ابوالفضل قلیچ خانی ، حاج علی محمد ولدخانی ، کریم قلیچ خانی و حقیر حضور داشتیم
سلام واقعا عالیه
نوشته عزیزمان علی اکبر قلیچ خانی (غبار)
ازطرف فرزندان آقای حاج محمدحسین قلیچ خانی
شریعت بهادری عزیز بهمراه اعضای محترم کانون توسعه پایدار شهروندان جوشقان در مورخ ششم خرداد ۹۵ به منزل پدری ما آمدند و خانه ما نورباران شد . خیلی خوش گذشت . جایتان خالی بود . یک نامه قدیمی آقای قلیچ خانی از پدرم آورده بود به تاریخ سال ۱۳۵۳ . متن خیلی زیبایی داشت و نگهدارنده بسیار با سلیقه ای . چهل سال از عمر نامه میگذشت که بغیر از چند تای قدیمی صحیح و سالم مانده بود با خط زیبای پدرم و جملاتی که محبت همراه با گله ای را در خود بهمراه داشت . به سبک نگارش همان نامه و به احترام قلم پدرم و با همان طنین مودبانه قدیمی اش گفتم عرض تشکری داشته باشم از کانون محترم توسعه شهروندان جوشقان.
++++
ضمن تقدیم عرض ارادت و بندگی، سعادت شما و همه همشهریان محترم را از خداوند متعال خواستارم . از این که ما را قابل دانستید و به خانه پدر ما آمدید خیلی سپاسگزارم . خودم از امام صادق علیه السلام خوانده ام که ” صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى کند . ” خانه تان آباد و عمرتان باعزت و طولانی.
اگر از احوالات اینجانبان خبری می خواهید ، این که بعد از تشریف فرمایی شما و به یمن قدمهای مبارکتان ، پدرمان انگار بیست سالی جوان شد نشست و از گذشته ها گفت و کلی حال و هوایش تغییر کرد . چند ساعتی پدر مان حال و هوای روستا و جوانی داشت مدتها بود که این همه سرحال نبود . از مادرمان بگویم که او هم زنگ زد عروس ها را دور خودش جمع کرد، او هم به برکت قدومتان ساعتها شفا گرفته و سالم و سرحال با افتخار به عروسها و نوه ها توضیح میداد که چه همشهریانی داریم و جوشقان و مردمانش چقدر با صفا و خوبند . خدا پدر و مادرتان را بیامرزد .
ما پسرها هم ، همه احساس بزرگی و افتخار داشتیم . اقتضای نشست و برخاست با خوبان و بزرگان همین گونه است . قربان قدمتان . انشاالله قدوم مبارکتان در مسیر کربلا و نجف گام بردارد . قدم مبارکی دارید . بقول ننه ام وقتی که آرزو و دعای خوبی می کنیم می گوید سن دی ان، الله دی ان اولسون . ما که دعاگویتانیم خدا نگهدارتان باشد. امیدوارم هر چه بر دل ما گذشت بسیار بیشتر و بهترش تقدیر و عنایت خداوند منان برای شما و همه همشهریان محترم مخصوصا میهمانان محترم آقایان: دکتر ملک لوی بزرگوار، حاج علی اقا قلیچ خانی با صفا و مهربان، حاج ابوالفضل قلیچ خانی دوست داشتنی، حاج علی محمد ولدخانی عزیز و حاج کریم قلیچ خانی بهتر از جانم ، باشد.
حاج اصغر برادر بزرگ مان فرمود بنویس از طرف اخوان قلیچ خانی. این مرقومه عرض ادب و تشکر خانوادگی ماست .
یادت باشد دلت که شکست،سرت را بالا بگیری …!
تلافی نکن،فریاد نزن،شرمگین نباش.
حواست باشد؛ دلِ شکسته،گوشه هایش تیز است…
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود به کینه زخمی کنی…!
مبادا که فراموش کنی،روزی شادیش آرزویت بود…
صبور باش و ساکت…
“بغضت را پنهان کن” “رنجت را پنهان تر”
میکِشم…
صورتت را بر بوم نقاشی…
سیگارت را بر لب…
آهت را بر دل…
زجر رفتنت را بر قلب…
آری…
یادگاریهایت کم نیست….در این روستا ای نامی ها
بسیار خوب و پسندیده و قابل ستایش.
ارج نهادن به کهنسالان، بزرگداشت انسانیت است. موفق باشید.