درد نامه (نوشته عزیزمان محمدرضاخلجی)

درد نامه :
با سلام
روستایی هستم در ایران اسلامی استان مرکزی شهرستان ساوه بخش نوبران ،
دارای قدمت واعتبار تاریخی ، زادگاه مردان زنان غیور وشریف که در راه آبادانی من تلاش ها کرده ومرارت ها کشیده وچشیده اند . در سال های نه چندان دور جمعیتی عظیم در خانه های خشت وگلی من روزگار می گذرانند ، چقدر خوب بود صبح ها از هر خانه چندین زن ومرد کاری به قصد کسب روزی حلال باتوکل به خدا راهی مزارع وباغات می شدند با هم مهربان بودندو صمیمی گوشت بریان یا نان خشک سفره همدیگر را با هم میل می کردند و چه بگویم سرتان را درد نیاورم فضایی پر از هنجارها ورفتارهای ارزشمند وانسانی ،
بلایی که سر همه روستا ها آمد مرا هم بیمار وگرفتار نمود . ( مهاجرت ) وقتی تعدادی از من دل کندندورفتند و پس از مدت کوتاهی برای تفریح و ….برگشتند ،
دیگران را هم هوایی کردند چون خوش تیپ شده بودند ماشین خریده بودند و بچه هایشان به بچه های من دهاتی می گفتند وفخر فروشی می کردندو…..از این قسمت هم بگذریم.
طی سال های گذشته خانه های شیک ساخته شد مکان های عمومی وخدماتی
تاسیس شد خیابانها وکوچه ها بهتر شد ولی هیچ یک درمان درد من نبود حتی مسکن هم نبود تازه بر درد من افزود .وقتی می بینم مدرسه چند ده هزار متری بدون دانش آموز مانده ،حمام به آن خوبی بلا استفاده مانده، مسجد زیبا فقط چند روزی از سال فعالیت دارد ،
نانوایی و مغازه ها مشتری ندارند ، پست بانک ملتمسانه در انتظار همت اهالی است و. …غصه ام میگیرد.
هنوز هم کسی نیست به داد من برسد همه کارهای در حال انجام خوب است وقابل تقدیر ولی درمان درد من نیست .
کاری کنید اشتغال ایجاد شود .همین چند خانوار جوان که مانده اند بواسطه داشتن شغل می باشد .اگر وضع به همین روال پیش رود من تبدیل به تفرجگاه تابستانی خواهم شد .اگر در همین روزها سری به من بزنید به خوبی متوجه این موضوع خواهید شد
حتما حدس زدید نام من چیست؟
بله من روستای………….هستم.
دوستدار جوشقانیان
با احترام به همه عزیزان
محمدرضا خلجی

۵ دیدگاه نوشته شده است! می توانید دیدگاه خود را بنویسید

  1. مهندس علی قلیچ خانی گفت:

    درد نامه :
    بنام و یاد خدای بزرگ و با درود بر همه دوستان و همشهریان گرامی
    به دید بنده آب بازستی از درون چشمه بجوشد با ریختن اب از بیرون چشمه آبدار نمیشود .گذشته روستا و تلاشهای چندین ساله شادروان شیخ احمد ولدخانی و یارانش نشان داد که تلاش برای آبادانی روستا از بیرون روستا ماندگاری روستاییان را در پی نداشت.گرچه زیبا ترین و بزرگترین ابنیه در روستا ساخته شده و هر بیننده را به آفرین گویی وا میدارد.پس باید باشندگان در روستا بیندیشند در ابادانی ان و گسترش کارها .اگر یک همشهری درامدی از روستا دارد آن را در روستا سرمایه گذاری کند .در کارهای دامپروری و یا باروری چشمه و قنوات .فرستادن فرزنداشان برای اموزش فنون و به پا کردن کارگاههای کوچک روستایی .خرید همه نیازمندیها از فروشگاه روستا .آموزشگیری
    گشایش تلاشهای مهندس غلام و تشویق به همه دوستان و خانواده به تهیه نیازهای خود از روستا (بنشن و گوشت و شیرینی های بومی و ماست و کشک و… ) .میوه جات .سرو سامان دادن به رفت و آمد دیگران به روستا جهت تفریح و پیدا کردن درامدهای نو .و ده ها کار و تلاش دیگر .ان گاه باشندگان شهر نیز یاریگر کارها و پیشرفت روستا خواهند بود . با امدن به شهر خرید خانه در ساوه یا تهران و خرید نیازمندیها از نوبران یا غرق اباد و بی توجهی و یا بی ارزش کردن کارها و محصولات ایشان چیزی جزء ویرانی روستا را به دنبال ندارد.با احترام به سالها تلاش جناب خلج .ایا شاگردان ایشان رفتنشان به ساوه را چگونه خواهند دید.بیایید با هم به ابادانی روستا بیاندیشیم
    دوباره تاکید می نمایم
    به دید بنده آب بایستی از درون چشمه بجوشد با ریختن اب از بیرون چشمه آبدار نمیشود .گذشته روستا و تلاشهای چندین ساله شادروان شیخ احمد ولدخانی و یارانش نشان داد که تلاش برای آبادانی روستا از بیرون روستا ماندگاری روستاییان را در پی نداشت.گرچه زیبا ترین و بزرگترین ابنیه در روستا ساخته شده و هر بیننده را به آفرین گویی وا میدارد.پس باید باشندگان در روستا بیندیشند در ابادانی ان و گسترش کارها .اگر یک همشهری درامدی از روستا دارد آن را در روستا سرمایه گذاری کند .در کارهای دامپروری و یا باروری چشمه و قنوات .فرستادن فرزنداشان برای اموزش فنون و به پا کردن کارگاههای کوچک روستایی .خرید همه نیازمندیها از فروشگاه روستا .آموزشگیری و یاری به
    گشایش تلاشهای مهندس غلام و تشویق به همه دوستان و خانواده به تهیه نیازهای خود از روستا (بنشن و گوشت و شیرینی های بومی و ماست و کشک و… ) .میوه جات .سرو سامان دادن به رفت و آمد دیگران به روستا جهت تفریح و پیدا کردن درامدهای نو .و ده ها کار و تلاش دیگر .ان گاه باشندگان شهر نیز یاریگر کارها و پیشرفت روستا خواهند بود . با امدن به شهر خرید خانه در ساوه یا تهران و خرید نیازمندیها از نوبران یا غرق اباد و بی توجهی و یا بی ارزش کردن کارها و محصولات ایشان چیزی جزء ویرانی روستا را به دنبال ندارد.با احترام به سالها تلاش جناب خلج .ایا شاگردان ایشان رفتنشان به ساوه را چگونه خواهند دید.بیایید با هم به ابادانی روستا بیاندیشیم

  2. محمدرضاخلجی گفت:

    باسلام
    برادر خوبم آقای شریعت بهادری
    شما ثابت کرده اید می توانید در فرهنگ سازی موضوعات گوناگون نقش آفرینی کنید .امروزه جای پیشنهادات وانتقادات آگاهانه، بی غرضانه ، منصفانه و از روی دلسوزی وصفای دل برای برنامه ریزی ،مدیریت و اجرای امور اجتماعی وعمرانی و…در روستا خیلی خالی است هر چند که تعریف وتمجید وبه به وچه چه برخی مواقع منافعی دارد ولی منفعتش هیچ گاه به اندازه پیشنهاد وانتقاد نیست .
    چرا به راحتی تعریف وتمجید می شود اما کسی به خود جرات انتقاد نمی دهد
    چرا باید پیشنهاد ها به شور و مشورت نگذاشته و کارشناسی نشود و انتقاد ها در گوشی باشد غیر از این است در یکی از مراسم اهالی دقت کنید .حتماًبیشتر از قبل متوجه موضوع می شوید .
    همت کنید واین فرهنگ سازنده را بهینه کنید . اصلا یکی از محور های کاری کانون توسعه پایدار شهروندان جوشقان یا هر تشکل دیگر بررسی پیشنهادات وانتقادات باشد .
    حقیر فکر می کنم هیچ گروه وشخصی از شیوه صحیح این کار دلخور نخواهد شد بلکه استقبال هم خواهد کرد .
    ممنون شما وتمام جوشقانی ها هستم.

  3. محمدرضاخلجی گفت:

    با سلام
    برادر عزیز آقای مهندس علی قلیچ خانی
    بسیار خرسندم که اشخاصی همچون حضرتعالی نسبت به امور روستا اهتمام وتوجه دارند .از مطالب ارزشمند و صادقانه شما که نشان از دلسوزی و نگاه مسئولانه می باشد .لذت بردم .از لطف جنابعالی نسبت به بنده نیز سپاسگزارم
    به جهت اطلاع مواردی را تقدیم می نمایم.
    ۱-در بین تمام افرادی که در مراکز اداری روستا شروع بکار کرده بودند بنده از همه بیشتر در روستا ماندم و با افتخار به عزیزان دانش آموز خدمت کردم.
    ۲-افرادی که رفتند از همه لحاظ پیشرفت کردند .خودشان ادامه تحصیل دادند، فرزندانشان در زمینه های گوناگون پیشرفت کردند ، از لحاظ مالی وارتقا ۴شغلی و… از ما جلو زدند .
    ۳-بنده موقعی منتقل شدم که یک سال از خدمتم باقی مانده بود ولاجرم بایستی فرد دیگری جایگزین میشد.
    با نهایت امتنان کوچک شما خلج

  4. مهندس علی قلیچ خانی گفت:

    باسلام
    با عرض ادب و پوزش وسپاس بر تلاش چندین ساله شما در پروراندن کودکان روستا .اگر نمونه شما را یادآوری کردم چون شما را دردمند یافتم و دردشناس .از خود گفتم تا دیگران بدانند .امید است همراهی با روستا پایدار و همیشگی باشد پاینده و شادکام باشید
    ارسالی عزیزمان مهندس علی قلیچ خانی

  5. محمدنبی محمودی فر گفت:

    برادر بزرگوار جناب آقای حاج محمد شریعت بهادری به یقین ایثار و فداکاری شما در ایجاد پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی روستای جوشقان با تمام مشکلات و ناملایماتی که تا کنون در اداره آن متحمل شده اید بسیار مهم و تحسین برانگیز بوده و هست و در این راه صبر و متانت شما مثال زدنی است و وجود جنابعالی صدقه جاریه ای است از خانواده مذهبی و ولایت مدار که خدماتش مانند باران تمایزی بین هیچ تر و خشکی قائل نیست و همه را بهرمند می‌کند. این اخلاص محبوبیت شما را در یاد و خاطره اهالی و آیندگان ماندگار خواهد کرد بنده حقیر بر حسب وظیفه با تحسین این خدمات ارزشمند، توفیقات روزافزون شما را از درگاه احدیت مسئلت می نمایم. ارادتمند شما محمدنبی محمودی فر

دیدگاه خود را به ما بگویید.